سراب
سراب
|
روز مادر بود. مردی مقابل گلفروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. دوست نزدیکتر از من به من است/وین عجیب تر که من از وی دورم چه کنم با که توان گفت / که دوست در کنار من و من مهجورم چه سخته از ته دل گریه کردن برای عزیزی که سه سال تحت شیمی درمانی باشه و زیر عمل از دنیا بره خیلی سخته ، سخت ترش اینه که خیلی به زندگی امید وار باشه اما آخرش وقتی باهات درد دل میکنه ناامید بگه من خوب نمیشم. من یکی از دوستانم رو از دست دادم دلم بدجوری گرفته برای شادی روحش دعا کنید ممنون از همدردی های شما
زندگی عجیبه چون تا گریه نکنی کسی نوازشت نمی کنه،تا نخواهی بری کسی نمیگه بمون،تا نری کسی قدرتو نمیدونه وتا نمیری کسی نمی بخشدت. |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |